"هم بلاگی "

سیاسی،،اقتصادی،اجتماعی،ادبی،عاشقانه،خنده دار

"هم بلاگی "

سیاسی،،اقتصادی،اجتماعی،ادبی،عاشقانه،خنده دار

...

♥ ♥ ♥ معلم گفت «الف» گفتم او. معلم گفت «ب» گفتم با او. معلم گفت «پ» گفتم پیش


 او. معلم گفت «ج» خواستم بگویم جدایی گفت نگو!!!! ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥


 ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ مغرورانه اشک ریختیم چه مغرورانه سکوت کردیم چه مغرورانه التماس کردیم


 چه مغرورانه از هم گریختیم غرور هدیه شیطان بودو عشق هدیه خداوند هدیه شیطان را به


 هم تقدیم کردیم هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥


 ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ برای رسیدن به تو سوگندها نوشتم بروی گلبرگ های زیبای گل شقایق و


 حال برای رسیدن به جدایی اشکم را با یاد تو می ریزم و عشقم را با یاد شقایق پرپر می


 کنم تا فراموش کنم لحظه های با تو بودن را.... ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥


 ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ گفتی: هروقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه یه نامردی اشکتو


 ببینه و بهت بخنده ... گفتم: اگه بارون نیومد چی؟ گفتی: اگه چشمه قشنگه تو بباره


 آسمون گریش میگیره ... گفتم: یه خواهش دارم وقتی آسمون چشمم خواست بباره تنهام


 نذار گفتی: به چشم ... حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره ... تو هم اون



 دور دورا ایستادی و داری بهم میخندی . . . ! ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد