"هم بلاگی "

سیاسی،،اقتصادی،اجتماعی،ادبی،عاشقانه،خنده دار

"هم بلاگی "

سیاسی،،اقتصادی،اجتماعی،ادبی،عاشقانه،خنده دار

حق الناس

 

میروم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه خویش

بخدا می برم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه خویش

...

می برم تا که در آن نقطه دور

شستشویش دهم از زنگ گناه

شستشویش دهم از لکه عشق

زین همه خواهش بی جا و تباه


می برم تا زتو دورش سازم

ز تو ای جلوه امید محال

می برم زنده به گورش سازم

تا از این پس نکند یاد وصال


ناله میلرزد، میرقصد اشک

آه بگذار که بگریزم من

از تو ای چشمه ی جوشان گناه

شاید آن به که بپرهیزم من


بخدا غنچه شادی بودم

دست عشق آمد و از شاخم چید

شعله آه شدم صد افسوس

که لبم باز بر آن لب نرسید


عاقبت بند سفر پایم بست

میروم خنده به لب خونین دل

میروم از دل من دست بدار

ای امید عبث بی حاصل


فروغ فرخزاد

آرزوهای ویکتورهوگو

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،


و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،

و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،

و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،

بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.


برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،

از جمله دوستان بد و ناپایدار،

برخی نادوست، و برخی دوستدار

که دست کم یکی در میانشان

بی تردید مورد اعتمادت باشد.


و چون زندگی بدین گونه است،

برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،

نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،

تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،

که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد،

تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.


و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی

نه خیلی غیرضروری،

تا در لحظات سخت

وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است

همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.


همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی

نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند

چون این کارِ ساده ای است،

بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند

و با کاربردِ درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.


و امیدوام اگر جوان که هستی

خیلی به تعجیل، رسیده نشوی

و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی

و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی

چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد

و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.


امیدوارم سگی را نوازش کنی

به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی

وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد.

چرا که به این طریق

احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.


امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی

هرچند خُرد بوده باشد

و با روئیدنش همراه شوی

تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.


بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی

زیرا در عمل به آن نیازمندی

و برای اینکه سالی یک بار

پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.


فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!


و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی

و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی

که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان

باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.


اگر همه ی اینها که گفتم فراهم شد

دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم!

...

♥ ♥ ♥ معلم گفت «الف» گفتم او. معلم گفت «ب» گفتم با او. معلم گفت «پ» گفتم پیش


 او. معلم گفت «ج» خواستم بگویم جدایی گفت نگو!!!! ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥


 ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ مغرورانه اشک ریختیم چه مغرورانه سکوت کردیم چه مغرورانه التماس کردیم


 چه مغرورانه از هم گریختیم غرور هدیه شیطان بودو عشق هدیه خداوند هدیه شیطان را به


 هم تقدیم کردیم هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥


 ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ برای رسیدن به تو سوگندها نوشتم بروی گلبرگ های زیبای گل شقایق و


 حال برای رسیدن به جدایی اشکم را با یاد تو می ریزم و عشقم را با یاد شقایق پرپر می


 کنم تا فراموش کنم لحظه های با تو بودن را.... ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥


 ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ گفتی: هروقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه یه نامردی اشکتو


 ببینه و بهت بخنده ... گفتم: اگه بارون نیومد چی؟ گفتی: اگه چشمه قشنگه تو بباره


 آسمون گریش میگیره ... گفتم: یه خواهش دارم وقتی آسمون چشمم خواست بباره تنهام


 نذار گفتی: به چشم ... حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره ... تو هم اون



 دور دورا ایستادی و داری بهم میخندی . . . ! ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥



...دختر ایرانی

دختر قد بلند بودن خوبه


ایرانی بودن خوبه


اما دختر ایرانی بودن خوب نیست.


وقتی یه دختر ایرانی هستی باید هواست رو جمع کنی تا یه وقت چینیت نشکنه ...


چون آقای دوست پسر وقتی باهات دوستِ ، بهت میگه س.ک.س لازمه یه رابطه ست


اما وقتی میخواد ازدواج کنه می گه آدم باید تو رابطش خوددار باشه .


نباید س.ک.س رو تجربه کرده باشی ، من باید اولین نفر باشم .


می دونی ، وقتی یه دختر ایرانی هستی باید حواست رو جمع کنی که یه وقت بابات


نفهمه عاشق شدی ...


اما عاشق شدن داداشت افتخاره .


وقتی یه دختر ایرانی هستی نباید شاد باشی


چون اونوقت جلف میشی و مامانت ، چپ چپ نگات میکنه .


وقتی یه دختر ایرانی هستی باید تمام گذشتت رو پنهان کنی


چون آقایون رگ غیرتشون می زنه بالا ....


داداشت می تونه خیلی راحت ساعت 10 شب تازه از خونه بره بیرون اما تو نه .


باید بری لالا ، آخه دختری باید همش فکر کنی پسرا فقط پسرن


به آدم بودنش چیکار داری


آخه اونا فقط در مورد دختر بودنت فکر می کنن ...


فکر چیه بابا ...


بی خیال ...


فقط ناناز باش ..


یه ذره هم لوس باش ...


همه چی حله ، مامان باباها هیچ وقت نمی خوان فکر خودشون و پسراشون رو عوض کنن


اینا که گفتم فقط یه ذرش بود دختر ایرانی بودن خیلی سخته .


یه مدت خیلی طولانیه که ذهنم رو به خودش مشغول کرده ...


همه اینا که گفتم در مورد خودم نبود ......


اما داشتم دختر ایرانی بودن رو می گفتم .


راستی چرا زن نباید دست از پا خطا کنه ، اما باید از خطاهای تو بگذره؟؟


ولی تو دنیای نامرد و نامردی «زن» بودن هم باعث افتخاره ها....


سلامتی دخترای ایرانی ..


من یک دختر ایرانیم

بدون "حوای"کسی نمیشم که به "هوای"دیگری بره


تنهاییم رو با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهام بذاره


روح خـــداست که در منه


 و احسـاس نام گرفته ٬ارزون نمی فروشمش


دستهام بالیـن کودک فـردام هستن


بی حرمتـش نمی کنم و به هــر کس نمی سپارمش . . .